پیشگفتار
آموزش فراگیری روشهای مورد نیاز برای زیستن، بهتر زیستن و انتقال این آموخته ها از یک نسل به نسل دیگر است. از اینرو روند آموزش باید در پیوند با زمان، مکان و دادههای اقلیمی بررسی شود.
پیشرفت یک کشور بستگی به میزان دانش شهروندانش دارد. از اینروست که آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان باید سرآغازهر برنامه سازندگی باشد. هزینه برای سامانه آموزش و پرورش سرمایهگذاری برای آینده کشوراست.
ما بر این باوریم که خواست همهِ ایرانیان و ایران دوستان رسیدن به ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، پیشرفته، مردمسالار و فَرادینی با شهروندانی دانا و کاردان است.
به دست آوردن اینگونه ایرانی وظیفه همه ما ایرانیان است. ولی برای پاسداری از این دستآورد نیاز به شهروندانی داریم که برای این کارآموزش دیده وآماده شده باشند، تا بتوانیم کار را به دست کاردانان بسپاریم. از اینروست که ما باید پایه کارمان را پیش ازهرچیز برآموزش و پرورش استوار سازیم.
ما، یک کارگروه پنج تنی، بیش از یک سال کاوش و پژوهش نمودیم تا یک سامانه آموزشیِ پیشرفته و نوین برای میهنمان ایران بیابیم. در اینجا من چکیده کارمان را با شما بخش میکنم :
قوانین ایران آینده باید امکان یک سامانه آموزش و پرورشِ مستقل و جدا از هر گونه گرایش سیاسی، دینی و عقیدتی را فراهم کنند.
آموزش و پرورش سرمایگزاری روی نسل کنونی و نسل های آینده ماست. از اینرو بایست از آغاز دوره آموزش کودکان و نوجوانان را در همهِ نظرسنجی ها و تصمیم گیری ها شریک کنیم.
کادر آموزشی باید آنچه که در دل دو واژه آموزش و پرورش است به دانش آموز بیآموزاند: آموزش برای انتقال دانش و یادگیری دانستنی ها و پرورش برای آماده سازی کودکان و نوجوان در یافتن جایگاه خود در گروه (جامعه) و یادگیری شرکت در راهیابی و اجرای تصمیم های گرفته شده.
مشارکت دانش آموزان در کارهای آموزشکده (خانهِ دوم شان) به آنان حسِ مسیولیت میدهد که این خود سبب کاهش بُروزِ تَنش درآموزشکده میشود.
آنچه که در اینجا میآید بُنمایه آموزش شهروندیست وآگاهی برآن برای همه به ویژه برای کادر آموزشی یک بایست است :
1- همهِ قوانین کشور از سوی شهروندان، بگونه مستقیم (از راهِ همه پُرسی) و یا بگونه غیر مستقیم (بوسیلهِ نمایندگان برگزیده مردم) بر پایه جدایی هرگونه دین و مذهب از حکومت وضع میشوند.
2- قوانینی که بدینگونه بدست میآیند از این پس دادوند (قانون مردم = داد + شهروند) خوانده میشوند.
3- همهِ شهروندان در سراسر کشور در برابر دادوند (قانون مردم) یکسانند. این برابری در قانون اساسی کشور استوار میشود.
4- دادوند (قانون مردم) پشتیبان جدایی حکومت از دین و جدایی دین از حکومت است. دین و دولت دو بنیاد جدا از یکدیگر هستند و هیچیک نمیتواند در کار دیگری دخالت کند و یا برای دیگری تکلیف تعیین کند!
5– حکومت هیچ خط مشی دینی ندارد و هیچ خط مشی دینی را دنبال نمی کند.
6– حکومت باید در برابر عقیده های دیدنی و دیدگاه های معنوی شهروندان بیطرف بماند.
7– دادوند (قانون مردم) به همهِ عقیده ها و به پیروان همهِ دین ها و خط فکرها احترام میگذارد.
8– دادوند (قانون مردم) ضامن آزادی فکری و باورهای مذهبی همهِ شهروندان است.
9– هر شهروند میتواند آزادانه انتخاب کند به چیزی ایمان داشته باشد و یا نداشته باشد.
10– دادوند (قانون مردم) آزادی بیان را تضمین میکند تا آنجاییکه به حق دیگراندیشان تجاوز نشود و آرامش عمومی را بهم نریزد.
11ـ دادوند (قانون مردم) نگهبان آزادی و برابری هر شهروند درمقابل قانون و در مقابل شهروندان دیگر است با توجه به منافع کشور و منافع دیگرشهروندان.
12– قوانین کشور باید نگهبان و مشوق اجرای مفاد این پیمان نامه در مراکز آموزشی کشور باشند.
13– دادوند (قانون مردم) باید در آموزشکده ها به دانش آموز این امکان را بدهد که برای خود شخصیت سازی کند و باید به او اجازه تصمیم گیری بدهد.
14– دادوند (قانون مردم) باید دانش آموزان و کادرآموزشی را در مقابل هرگونه تبلیغ دینی، هرگونه فشار، اعمال زور و هرآنچه که بتواند مانع انتخاب آزاد شخص شود، نگهبانی کند. در کتابهای درسی میتوان بخشهایی برای شناسایی دین های گوناگون پیش بینی کرد. این بخش تاریخ و چگونگی پیدایش دین را به گفتگو میگذارد، بدون تایید یکی و یا رد دیگری. این بخش باید به دانش آموز یک فرهنگ همگانی و برابری را بیآموزد.
۱۵- دادوند (قانون مردم) نگهبان آزادی بیان دانش آموز است تا آنجاییکه این آزادی بیان، نظم آموزشکده را به هم نزند و یا به حقوق دیگراندیشان تجاوز نکند.
16- دادوند (قانون مردم) باید از هرگونه خشونت و تبعیض جلوگیری کند و مشوق برابری دختر و پسر و احترام متقابل آنان به یک دیگر و احترام به دیگر شهروندان باشد.
17– انتقال ارزشهای مردمسالاری و دادوندی (قانون مردمی) به کودکان و نوجوانان بر عهده سامانه آموزشی بوسیله کادر آموزشی و همچنین وظیفه همه شهروندان به ویژه خانواده است.
18– کارمندان و کارگزاران سامانه آموزشی و به ویژه کادر آموزشی موظفند در کار آموزش بیطرفی کامل را رعایت کنند. آنان نباید باورهای دینی و یا سیاسی خود را به نمایش بگزارند.
19– سامانه آموزش و پرورش کشور باید از هر گونه دخالت دین و یا عقیده سیاسی بدور نگهداشته شود. آموزگاران و دیگر کسانیکه در سامانه آموزش و پرورش کار میکنند موظف به رعایت اصل دادوندی (قوانین مردمی) می باشند، تا بتوانند واقع بینانه و بیطرفانه جهان بینی های متفاوت را یکسان و برابر به دانش آموزان منتقل کنند.
20– آموزشکده های دولتی هیچگونه آموزش دینی نخواهند داد. آموزش دینی درانحصار خانواده به ویژه مادر و پدر کودک است. دولت اجازه دخالت در حریم خصوصی خانواده را ندارد!
21– هیچ دانش آموزی نمی تواند با استناد به پایبندی به دین و یا عقیده ای از شرکت در درسی و یا برنامه آموزشی خودداری کند.
22– هیچکس نمی تواند به بهانه باورهای دینی ـ مذهبی و یا جهان بینی اش از پذیرش و اجرای مقررات آموزشکده سرپیچی کند.
23– مقررات داخلیِ آموزشکده های دولتی، از سوی وزارت آموزش و پرورش تعیین میشوند.
24– دانش آموران میتوانند با کارِ خود (انشا، نقاشی، سخنرانی، نمایش و از دیگر راه ها در شناساندن ارزشهای دادوندی و روندِ پیشبرد آن شریک باشند.
گزارشگر : ایرج امیری
دیدگاه شما